Sunday, August 29, 2010

هنوز منتظریم

دیگه اون یکی وبلاگم نیست که اون ترکر بالای صفحه نشون بده چه قدر وقته مدارک رو برای آپدیت فرستادیم ولی خودم میگم
دقیقا 62 ماه از تاریخ شروع فایل و 9 ماه از تاریخ ارسال آپدیت ها میگذره و هنوز خبری از مدیکال نیست . قرارمون تا 20 شهریوره ما تا اون موقع صبر میکنیم و اگه مدیکال نیومد بردیا رو مدرسه ثبت نام می کنیم
امروز حالم بد بود نمی دونم این صبر بیش از اندازه کلافه ام کرده یا رژیم بهم فشار آورده؟
راستی 5 کیلو کم کردم در دو هفته و منتظرم تا حداقل 30 کیلوی دیگه کم کنم
امیدوارم دفعه دیگه با یه خبر خیلی خوب بیام اینجا

Tuesday, August 24, 2010

كلاس ژيمناستيك

از كلاس ژيمناستيك زنگ زده و ميگه :
مامان به جا ي مربيمون يه خانمي اومده كه داشته پاي يه بچه اي رو ميشكونده و مجبورش ميكرده 180 بزنه
بچه ها هم گروه شدن و كلاسو پپيچوندن و اومدن بيرون منم باهاشون اومدم بيرون و توي كافي شاپ اسكواش نشستيم . اشكالي نداره ؟
قربونت برم كه براي هر كاري بهم زنگ ميزني . مرسي كه منو مثل دوست خودت ميدوني و همه چي رو بهم ميگي . خوشحالم كه تونستم كاري كنم كه چيزي رو ازم قايم نكني اميدوارم تا وقتي بزرگ بزرگ ميشي همينجوري باشي باهام

چه خوبه كه اينجا مخفيه

فعلا دوست دارم كه كسي اينجا رو چك نميكنه ديگه نگران نيستم كه هر كسي از خوندن اينجا چه برداشتي ميكنه
ديروز جشن آخر ترم ژيمناستيك برديا بود
امسال براي اولين بار 20 جلسه رفته كلاس ژيمناستيك - پيشرفتش برام حيرت انگيز بود . تمام غلت ها ( جلو و عقب و پاباز و پا بسته و غلت عقب يك پا )
كلي فيگور خوشكل - بالانس - چرخ و فلك دودست و چرخ و فلك يك دست و قوس از بالا
اين همه چيز در عرض كمتر از دو ماه
مربيش هم ازش خيل يراضي بود و گفت برديا بدن خيلي آماده و چابكي داره و ميتونه در هر زمينه اي به راحتي پيشرفت كنه و اون عقيده داره كه ژيمناستيك ورزشيه كه بايد از بچگي شروع بشه و بعد ميتونه به كمك انعطاف و ورزيدگي كه از اين ورزش به دست مياره تو بقيه ورزشها پيشرفت كنه
فعلا براي يك ماه ديگه كلاس نوشتمش ببينم تا آخر شهريور تكليفمون چي ميشه
مرسي پسرم كه باعث افتخارمي

Tuesday, August 17, 2010

يه روز تازه يه جاي جديد

قرار بود اول همه آرشيو وبلاگ قبلي رو اينجا منتقل كنم ولي پشيمون شدم و بعد از پرينت گرفتن از كل وبلاگم اونو به كل پاك كردم
حالا اينجا هستم توي يه خونه جديد . البته درسته كه اسمش به برديا ربط داره ولي اينجا هم همون سبك و سياق وبلاگ قبليم رو داره و از روز مرگيهاي خودم تا تصميمات مهم زندگيم تااتفاقات با نمكي كه براي برديا ميفته رو شامل ميشه
اينم خونه جديد من :)
خوش اومديد