خداييش كيف نميكنيد وقتي يه روز خسته و مونده از سر كار بيايد خونه و تا در باز ميشه ببينيد پسرك با يه دسته گل و يه دوربين هندي كم روشن وايستاده و داره از شما فيلم ميگيره .ميخواد عكس العملتون رو ببينه كه وقتي دسته گل را به مامانش ميده چه حسي دارهو همزمان فيلم هم بگيره .
يه دسته گل با رزهاي قرمز و ژرورا سفيد با كاغذ قرمز و سفيد كه به گفته باباش سليقه خودش بوده . و يه كارت روش كه نوشته فقط براي تو عزيزم :))))
برديا هر از گاهي كه ديگه احساسات و محبتش خيلي قلمبه ميشه به باباش اصرار ميكنه كه برن و از گل فروشي با پولهاي خودش واسه من گل ميخره
اين براي من خيلي خيلي ارزشمنده . و خوشحالم از اين كه توي اين مملكت تونستم به پسرم راههاي ابراز محبت و نشون دادنش رو نشون بدم