Tuesday, November 15, 2011

pre- migration

مدارک رو آماده میکنم که فردا تحویل پست بدم و پاسپورتها برن برای ویزا خوردن
نکنه یه وقت گشنه شون باشه بعد از این همه وقت و تو راه بخورنش برم امشب باهاشون یه صحبتی هم بکنم قبل از رفتن که مواظب ویزاهای عزیز باشن تا برگردن پیش خودم
خونه به هم ریخته و داغونه
7 تا کارتن تا حالا برای فریت بسته شده
چمدونها یه دور بسته و دوباره باز شده و یک سری از وسابلش رفته لابلای کارتن های فریت
توی پذیرایی همه چی برای فروش آماده میشه . و این وسط کلی چیزی قاطی و پاتی روی زمین ریخته
هر سه تامون کلافه ایم از این وضعیت دلمون میخواد زودتر همه چی تموم شه و بره و بریم
ول یمن میدونم که هیچی بعد از رفتن هم تموم نمیشه
نگرانی ها و مشکلات حالا حالاها ادامه خواهد داشت و ما باید قوی باشیم
اثر قرصهای پروزاک روی من خیلی خوبه
اصلا ناراحت نمیشم . حوصله دعوا ندارم و این چیزا باعث میشه بتونم اوضاع رو تحمل و کنترل کنم

No comments:

Post a Comment